قصه گل و تگرگه
پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۱۵ ق.ظ
من
اگه کسی رو داشتم دیگه دربدر نبودم
با غم وغربت و اندوه دیگه هم سفر نبودم
اگه
زخم نخورده بودم تو رو باور نمیکردم
توی این حصار پر درد با غمت سر نمیکردم
*****
کولی شب زده بودم پشت گریه صدات کردم
از پس آینه اشک تا همیشه نگات کردم
درد
عشق معنای مرگه مسلخ پاییز و برگه
قصه ی عشق و حقیقت قصه ی گل و تگرگه
*****
آخه دردم درد تو بود درد دور از من و ما بود
شکل تنهایی و غربت سرنوشت آدما بود
با
چشات دنیا رو دیدم حتی من فردا رو دیدم
توی قلب قطره بودن با تو من دریا رو دیدم
*****