زن فقیری که خانواده کوچکی داشت،
با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد،
تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.
ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.
منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟
زن جواب داد:
نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد.
هشت چیز هیچوقت سیر نمیشوند:
۱ـ چشم از دیدن
۲ـ زمین از باران
۳ـ زن فاحشه از مرد
۴ـ عالم از علم
5ـ سائل از سؤال
۶ـ حریص از جمع آوری مال
۷ـ دریا از آب
۸ـ آتش از هیزم
سه کس بیشتر از همه مورد قهر وغضب خدا هستند:
۱ـ درویش متکبر
۲ـ زانی(زناکار) پیر
۳ـ عالم بدکار
خوبی زن در دو چیز است:
۱ـ اول اینکه نامحرمی او را نبیند
۲ـ دوم اینکه او نامحرمی نبیند
از زن چار چیز بخواهید:
۱ـ قلبش پاک باشد
۲ـ صورتش باحیا باشد
۳ـ زبانش شیرین باشد
۴ـ همیشه دست بکار باشد
در نتیجه کناره گیری از مردم سه تا نعمت بدست میرسد:
۱ـ راحت جسمانی
۲ـ قوت روحانی
۳ـ جرأت ایمانی
مننبع : در مسیر نیکبختی
مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند،
ولی آنان را ببخش.
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم
می کنند،
ولی مهربان باش.
اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت،
ولی موفق باش.
At
least 5 people in this world love you so much they would die for you
حداقل
پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند
At least 15 people in this world love you, in some way
حداقل
پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند
The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just
like you
تنها
دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که میخواهد دقیقاً مثل تو
باشد
اگر کارگردان بودم،صدای نفس هایت،موسیقی متن تمام فیلم هایم بود...
*****************************************
گـــــاهی ارزش واقعی یک لحظه را تــــا زمــــانــی که به یک "خـاطره" تبدیل شود نمیفهمیم!
*****************************************
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم ......اما......نامرد ها یاد گرفته اند شــنا کنند !!
*****************************************
ﮐﻔﺶ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ . ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ :
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ ...
ﺁنطﺮﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ
ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ...
ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ ...
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ.
ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ .
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ :
" ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ! ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ".
بر آنچه گذشت ،آنچه شکست ،آنچه نشد ...حسرت نخور ؛
زندگی اگر آسان بود با گریه. آغاز نمیشد..