دلنوشته های یک برنامه نویس

Bioprogrammer
طبقه بندی موضوعی

عشق تو رفته ست ای دل پس وفاداری بس است

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۵ ب.ظ

 

عشق تو رفته ست ای دل پس وفاداری بس است

پاره کن رخت سیاهت را عزاداری بس است

 

آن قطار حامل معشوق قصدش جان توست

بر تنت کن پیرهن دهقان، فداکاری بس است

 

شانه اش را بُرد با خود؟ ای دلم غمگین مباش

تکیه کردن بر غبار کهنه دیواری بس است

 

خشت خشت عشق را معشوق غارت کرد و رفت

از حیاط خانه ای ویران نگه داری بس است

 

کم زلیخا از فراق یوسفش آسیب دید؟

عقل را دریاب ای دل عشق سالاری بس است

 

روح_اله_عسگری

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس

نظرات  (۲)

  • فاروق کریمی زاده
  • دنبال کد میگردم. هیچی نداری که!

    چه شعر زیبایی. ممنون از اشتراک گذاری.

     

    http://www.tabrizcorecut.com/%d8%a8%d8%b1%d8%b4-%d8%b3%db%8c%d9%85%db%8c-%d8%a8%d8%aa%d9%86/

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی