دلنوشته های یک برنامه نویس

Bioprogrammer
طبقه بندی موضوعی

۱۰۱ مطلب با موضوع «دلنوشته ها» ثبت شده است

۰۷
ارديبهشت

 

خورشید را دوست دارم حتی اگر نتابد

به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم 

به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت

کرده باشد.

 

(دیوار نوشته ای از ویرانه های جنگ جهانی)


  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۷
ارديبهشت


من عاشقانه هایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تـو . . .
از لج خـودم . . .
که حاضر نبودیم یک بار

این ها را واقعی به هم بگوییم. . . !



  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۷
ارديبهشت


ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺎﻧﺪﯾﺪﺍ ﺷﺪﻡ !
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﯿﺰﯼ
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻘﺎﻣﯽ
ﻣﺮﺍ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻫﺎ ﺭﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺗﻨﻬﺎ ﺗــــﻮ ﻣﺮﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯽ ﮐﺎﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﺖ

ﺑﯿﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﭘﯿﺮﻭﺯﻡ ﮐﻦ . . .


  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۷
ارديبهشت


بنال ای نی که من غم دارم امشب

نه دلسوز و نه همدم دارم امشب


دلم زخم است از دست غم یار

هم از غم چشم مرهم دارم امشب

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۷
ارديبهشت



یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم

تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم


تو جگرگوشه هم از شیر بریدی و هنوز

من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۶
ارديبهشت



بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۶
ارديبهشت

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۵
ارديبهشت

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۵
ارديبهشت


دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم

وقتے محبت کردم و تنها شدم ،

وقتے دوست داشتم و تنها ماندم ،

 دانستم باید تنها شد

 و تنها ماند

 تا ” خـــــــدا ” را فهمید . . .


  • دلنوشته های یک #برنامه نویس
۰۵
ارديبهشت

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند

طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم


یادمان باشد اگر این دلمان بی کس شد
طلب مهر زهر چشم خماری نکنیم


یادمان باشدکه دگر لیلی و مجنونی نیست
به چه قیمت دلمان بهر کسی چاک کنیم


یادمان باشد که در این بهر دورنگی و ریا
دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم


یادمان باشد اگر از پس هر شب روزیست
دگر آن روز پی قلب سیاهی نرویم


یادمان باشد اگر شمعی و پروانه به یکجا دیدیم
طلب سوختن بال و پر کس نکنیم


یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم
گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم


خود بسازیم به هر درد که از دوست رسد
بهر بهبود ولی فکر دوایی نکنیم


جای پرداخت به خود بر دگران اندیشیم
شکوه از غیر،خطا هست خطایی نکنیم


گله هرگز نبود شیوه دلسوختگان
با غم خویش بسازیم و شفایی نکنیم


یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم
وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم


پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم


یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم


  • دلنوشته های یک #برنامه نویس