دلنوشته های یک برنامه نویس

Bioprogrammer
طبقه بندی موضوعی

عشق را آموختم از بلبلی

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۱۲ ب.ظ


عشق را آموختم از بلبلی
چون بدیدم رسم عشقش با گلی

پر گشود و دور گل میگشت ناز
نغمه میزد، نغمه های دلنواز

خار گل چندی به پایش زد خراش
دم فرو بست و نکرد این نکته فاش

چون نسیم عشق بر گل می وزید
آشیانی در کنارش برگزید

غرق شد در عشق بازی باگلش
گل شد او را صاحب جان و دلش

اندکی از راز دل با گل بگفت
تا که شب شد در کنار گل بخفت

صبح دم گشت و ز خواب خوش پرید
لیکن از عشقش نشانی را ندید

دست بی رحمی گلش را چید و برد
چشم خود بست و از این دل غصه مرد

  • دلنوشته های یک #برنامه نویس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی